اول صبح بیدار شدم غسل روز عید رو انجام دادم بهترین لباسم رو پوشیدم خودم را زیبا و آراسته کردم به همسرجووون عیدش رو تبریک گفتم پسرها رو بوسیدم و باهاشون عیدمبارکی کردم و زنگ زدم به مامان و بابام و بعدش آماده شدیم و رفتیم خونه ییلاقی همسری داداش هاش دو تا از برادرشوهرها از روز قبل رفته بودند و ما و اون یکی دیگه امروز رفتیم یک پوستر از غدیر و جعبه شیرینی رو دادیم خدمتشون و رفتیم سراغ صبحانه هواش م، طبیعت عالی و سبز و دلبر، جمع شاد و گوش شیطون کر گرم و رفتیم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ارمیاء تکنو آپشن خودرو | گندم کار مشاوره تلفنی صدای مشاور بیوگرافی و خبرهای داغ آزمایشگاههای دانشگاه پیام نور اهواز آقای تبلیغ|تبلیغ رایگان|آگهی رایگان|تبلیغات اینترنتی معرفی کالا فروشگاهی ماهنامه دانش آموزی تلاش ஜ۩۞۩ ஜ בخـتر刀ノζ乇 ــرکஜ۩۞۩ ஜ